دکتر عباس عبادی: نقش مدیریتی پرستاران و حلقه های مفقوده

در نظام سلامت تنوع بسیار زیادی در حرفه های مختلف وجود دارد. لازمه خدمات اثربخش در این تنوع تخصصها ایجاد یک شبکه خدماتی و کارتیمی موثر است و با توجه به جزء نگری و تخصص گرایی، گروهی باید باشند تا با جامع نگری نقش نخ تسبیج را برای حلقه های متعدد این نظام بازی کنند.

دکتر عباس عبادی: نقش مدیریتی پرستاران و حلقه های مفقوده

نتایج تحقیقات نشان می دهد میزان صدمات ناشی از خطاهای گروه پزشکی از علل عمده مرگ و میر، معلولیت و عوارض، ناشی از درمان های غلط است.

به طور طبیعی وجود یک شبکه هماهنگ می تواند نقش موثری در ارتقای بهره وری خدمات سلامت داشته باشد. از طرفی جامعيت خدمات پرستاري به علت لزوم بررسي همه ابعاد جسمي، رواني، اجتماعي و ... مددجویان باعث شده که 60 درصد خدمات نظام سلامت را پرستاران انجام دهند و بیشترین حضور در بالین بیمار را پرستاران دارند.

اگر یک روز بستری بیماری را در بیمارستان در نظر بگیریم، می بینیم که متخصصان مختلفی برای ارائه خدمات درمانی، مشاوره، تغذیه، تشخیصی و ... به بالین بیمار مراجعه می کنند ولی حداکثر تماس آنها با بیمار به چند دقیقه هم نمی رسد.

استمرار خدمات پرستاري در 365 روز سال، 7 روز هفته و 24 ساعت شبانه روز است. ولی نگاه تک بعدی ماحصل تخصصی شدن رشته های علوم پزشکی شده است.

گویی که او را (متخصص) فقط برای درمان و اصلاح یک نقطه از بدن گذاشته اند. بقیه ارگان ها چه می شود، دیگر مربوط به این تخصص نیست. ماهیت وجودی بیمار اعم از جسم، روان و هر آنچه به دنبال بیماری یا پیامدهای آن مختل شود چه می شود، دیگر مربوط به این تخصص نیست.

اگر این تنوع را نتوان مدیریت کرد، بیمار بیش از اینکه سود و منفعت ببرد متضرر خواهد شد. چه کسی می تواند نقش نخ تسبیح را برای یکپارچگی در ارائه خدمات بازی کند؟ چه کسی می تواند حلقه های پراکنده و متنوع تخصص ها را هماهنگ کند؟

به راستی جایگاه پرستاران در کشوره هایی که نظام سلامت موفقی دارند کجاست؟ آیا به آنها مسئولیت های مدیریتی کلان هم واگذار می شود؟

تجربه گذشته و شواهد علمی نظام های موفق سلامت در جهان نشان می دهد که پرستاران با توجه به زمینه علمی و آموزش سازمان یافته دانشگاهی و همچنین نوع نگاهشان به انسان به عنوان یک کل منسجم و همچنین با توجه به بیشترین تماس با مددجو و بیشترین ارتباط با گروه متنوع متخصصان، می تواند یک نقش راهبردی داشته باشد.

جالب اینکه در بین حرفه های مختلف علوم پزشکی (بالینی و پاراکلینیکی ) در ایران تنها رشته ای که از دوره  کارشناسی در دانشگاه با علم مدیریت در قالب واحدهای درسی آشنا می شود، رشته پرستاری است.

دانشجویان پرستاری از ابتدای فعالیت در آموزش بالینی، اصول برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و رهبری را در تئوری و عمل می آموزند.حتی با ارتقای تحصیلی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری این آموزش ها تخصصی تر می شود.

در عرصه عمل نیز این پرستاران هستند که نقش نخ تسبیح را برای یکپارچگی بین تخصص ها برای خدمات موثر بازی می کنند. ولی آیا متناسب با دانش آموخته شده و توانمندی انها به درستی دیده می شوند؟ آیا با توجه به درک به روز آنها از چالش ها در محیط بالینی از دانش آنها برای تصمیم سازی های کلان استفاده می شود؟ آیا بررسی شده است که، وقتی به آنها اعتماد می شود و مسئولیت های بزرگتری نظیر مدیریت اداره امور برخی بیمارستان ها یا در سمت های مدیریتی در سطح ستاد دانشگاه ها به آنها واگذار می شود، بهره وری شان در مقایسه با دیگران بیشتر بوده یا کمتر؟

توجه به نقش فعال و پوياي پرستار در اعتلای ‌سطح سلامت جامعه در برنامه ريزي هاي راهبردي سلامت، ايجاد جايگاه فعال مديريت پرستاري در سيستم بهداشت و درمان كشور ضروري است از طرفی در متون مدیریت علوم پزشکی یکی از نقش های کلیدی تعریف شده برای پرستاری، نقش مدیریتی است.

علی رغم این همه تلاش و توانمندی علمی و عملی، نقش پرستاران در سیاست گذاری، تصمیم گیری چیست؟ و بهره مندی آنها از ارزش افزوده تولید شده، چقدر است؟ آیا ما با یک معادله روبه رو هستیم یا یک نامعادله؟

در پایان می توان با این سخن حکیمانه بحث را به پایان برد:

بی اعتنایی به شغل شریف پرستاری، بی اعتنایی به سلامت جامعه است».

(مقام معظم رهبری)

دکتر عباس عبادی

رئیس دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله(عج) تهران