ابعاد روانشناختي بهرهوري در نيروهاي مسلح
ابعاد روانشناختي بهرهوري در نيروهاي مسلح
مقدمه: روانشناسي يعني مطالعه رفتار و فرايندهاي ذهني موجود زنده، به كاربرد روانشناسي براي حل انواع خاص مشكلات نظامي نيز «روانشناسي نظامي» گفته ميشود. با به كارگيري مفاهيم و يافتههاي روانشناسي نظامي ميتوان توانمنديهاي رفتاري نظاميان را براي آغاز جنگ به حد بهينه رسانيد و در عين حال، توانمنديهاي رفتاري دشمن واقعي و غالباً بالقوه را كاهش داد و در صورت امكان از وقوع جنگ جلوگيري كرد. اگر اساسيترين هدف نيروهاي مسلح را دفاع از آب و خاك و تأمين امنيت ملي و اجتماعي براي مردم يك سرزمين بدانيم، بهرهوري سازمانهاي مسئول تأمين اين خواستهها را بايد براساس دو ميزان، يعني توانمندي اين سازمانها در بازداري دشمن از آغاز جنگ يا در پيروزيهاي كسب شده در ميدانهاي جنگ بر عليه دشمن مهاجم، محاسبه كرد.
در محاسبه بهرهوري هر نيرو و نيز در اندازهگيري بهرهوري نيروهاي مسلح به طور كلي، بايد از معيارهاي كلي، يعني دستيابي هر يك از نيروها و نيز كلية نيروهاي مسلح به هدفهاي از قبل تعيين شده و به عبارت ديگر، ميزان توفيق اين نيروها در تأمين صلح و امنيت ملي، بازداري دشمن از جمله به آب و خاك كشور و نيز دفع دشمن مهاجم با صرف حداق سرمايه، وقت و از دست دادن نيروهاي انساني در كمترين ميزان ممكن، استفاده كرد.
براي افزايش بهرهوري فردي، شغلي و سازماني نيروهاي مسلح و نظاميان ميتوان از مفاهيم «نظرية چند عاملي بهرهوري» و «مدل نظامدار انتخاب و بكارگيري اثربخش نيروي انساني در سازمان» (مُناباناس)، استفاده كرد. در مدل مورد نظر، عوامل مؤثر در بهرهوري هر سازمان (و از جمله ارتش) به سه دستة كلي، يعني؛ 1) عوامل درون سازماني اصلي، 2) عوامل درون سازماني مكمل و 3) عوامل برون سازماني، تقسيم شده است.
عوامل درون سازماني اصلي و مؤثر در بهرهوري نيروهاي مسلح:
1. تا هنگامي كه همه مشاغل موجود در سازمانهاي نظامي تجزيه و تحليل نشده باشند و طي آن وظايف گوناگون متصدي هر شغل و ويژگيهاي شخصيتي لازم براي انجام دادن موفقيتآميز آن وظايف مشخص نشده باشند، انتخاب و استخدام يا گزينش كاركنان نيروهاي مسلح به درستي و با صحت انجام نخواهد گرفت.
2. در صورتي ميتوان كيفيت دورههاي آموزشي خاص متصديان مشاغل گوناگون نيروهاي مسلح را افزايش دهيم كه مناسبترين فرد براي تصدي هر شغل انتخاب شده باشد.
3. در صورتي كه كلية افراد نيروهاي مسلح و به ويژه فرماندهان ردههاي مختلف فرماندهي با روشهاي آموزشي اثربخش و مبتني بر مفاهيم و راهبردهاي «بزرگسالآموزي» شركت نكنند، امكان افزايش بهرهوري نيروهاي مسلح در حد بهينه فراهم نخواهد آمد.
4. لازم است آنچنان ابزار و معيارهاي علمي جهت ارزيابي نيروي انساني شاغل در نيروهاي مسلح به كار گرفته شود كه طي آن فرماندهان موفق از فرماندهان ناموفق، كارشناسان و كارمندان كارآمد از آنان كه در شرايط يكسان در كار خود موفق نيستند، تميز داده شوند.
5. حضور فرماندهان موفق، اثربخش و كارآمد در سطوح مختلف فرماندهي سازمانهاي نظامي باعث ميگردد بهرهوري فردي و شغلي نظاميان افزايش پيدا كند و دستيابي به هدفهاي از پيش تعيين شده براي سازمانهاي نظامي با سهولت بيشتر، هزينة كمتر و در مدت زمان محدودتر امكانپذير گردد.
عوامل درون سازماني مكمل و مؤثر در بهرهوري نيروهاي مسلح:
1. شبكههاي ارتباطي سالم و اثربخش موجب ميگردد بهرهوري هر سازمان و از جمله سازمانهاي نظامي افزايش يابد.
2. مديريت اثربخش زمان و استفادة بهينه از وقت توسط كاركنان سازمانهاي ارتشي بهرهوري نظامي را افزايش ميدهد.
3. پرهيز از خستگي ناشي از كار فزاينده با افزايش بهرهوري نظامي ارتباط مستقيم دارد و بايد از آن اجتناب شود.
4. كارآمد ساختن فرهنگ سازماني باعث ميگردد يكي از موانع بزرگ جهت افزايش بهرهوري از پيشپاي برداشته شود.
5. با تأمين بهداشت رواني در محيط كار ميتوان بهرهوري فردي كاركنان نيروي مسلح و امكان افزايش بهرهوري ارتش را افزايش داد.
6. توجه به عوامل انگيزشي افراد در نيروهاي مسلح باعث ميگردد بهرهوري فردي آنان به ميزان قابل توجهي افزايش يابد.
7. نگرش كاركنان سازمانهاي نظامي و ارتشي نقش مهمي در بهرهوري اين سازمانها دارد و بنابراين لازم است در جهت افزايش بهرهوري تغيير يابد.
8. اقدام در زمينة كاهش سوانح و حوادث در كار باعث ميگردد زيانهاي سالانه سازمانهاي نظامي كاهش يابد.
9. با انجام فعاليت در زمينة «كار پژوهشي» (ارگونومي) دستيابي به هدفهاي تعيين شده سازمانهاي نظامي با سهولت بيشتري تحقق مييابد.
10. آشنايي فرماندهان با مفاهيم اساسي تفاوتهاي فردي باعث ميگردد بهرهوري شغلي كاركنان سازمانهاي نظامي افزايش يابد.
11. ريشهكن كردن فساد اداري يا به حداقل رسانيدن آن باعث ميگردد بهرهوري سازمانهاي ارتشي افزايش پيدا كند.
12. توجه به خلاقيت و نوآوري در سازمانهاي ارتشي باعث ميگردد تحقق هدفهاي از پيش تعيين شده با سهولت بيشتري انجام گيرد.
عوامل برون سازماني مؤثر در بهرهوري سازمانهاي نظامي:
در مدل نظامدار انتخاب و بكارگيري اثربخش نيروي انساني در سازمان (مُناباناس) همة عوام مؤثر در بهرهوري سازمانها مورد توجه قرار گرفته است. عوامل برون سازماني نيز در كاهش يا افزايش بهرهوري سازمانهاي نظامي مؤثر هستند.
بعضي از اين عوامل عبارتند از؛ فرهنگ، آداب و رسوم جامعه، سوابق تاريخي كشور، اوضاع سياسي كشور، بهرهگيري از نيروي كار، سهولت دسترسي به اطلاعات، وضعيت رواني مردم و ...
در مقالة اصلي همه اين عوامل در روابط متقابل با يكديگر معرفي خواهند شد.