به زودي پزشكان مي‌توانند تنها با انجام يك آزمايش خون ساده افسردگي را تشخيص داده و نسبت به درمان آن اقدام كنند. نتايج به دست آمده از اين آزمايش در قالب امتيازي در محدوده اعداد يك تا 9 ارائه خواهد شد و بر اين اساس هر چه اين امتياز بيشتر باشد احتمال ابتلا به اختلالات روحي و رواني منجر به ايجاد افسردگي شديد در فرد بيشتر است.

اين آزمايش تغييرات 10 نشانگر زيستي در خون را اندازه‌گيري ‌كرده و نتيجه را به صورت الگوريتمي ارائه مي‌كند كه 4 سيستم مختلف بدن را براي ارائه امتياز نهايي مورد ارزيابي قرار مي‌دهد. اگرچه آزمايشات خوني پيشرفته و تصاوير ثبت شده از اعضا و اندام‌هاي مختلف بدن مي‌تواند دربردارنده اطلاعات مفيدي درباره بسياري از بيماري‌ها در مراحل اوليه بيماري باشد، اما معمولا تشخيص بيماري‌هاي عصبي و رواني مستلزم اين است كه يك متخصص وجود علائم ذهني در فرد بيمار را مورد بررسي و ارزيابي قرار دهد و در نتيجه بسياري از بيماران تشخيص داده نشده يا حتي گاهي بيماري به اشتباه تشخيص داده خواهد شد. براساس مطالعاتي كه در سال 2005 توسط محققان دانشگاه‌ هاروارد انجام شده بود بيش از 20 ميليون نفر از مردم آمريكا به اختلالات روحي و رواني مبتلا هستند و حال اين كه تنها در 50 درصد اين افراد بيماري تشخيص داده شده و تحت درمان قرار گرفته است. با توجه به اهميت اين موضوع پزشكان همواره در تلاش بوده‌اند تا يك آزمايش بيولوژيكي موثر براي تشخيص اختلالات روحي و رواني طراحي كنند و بر اين اساس راهكارهاي مختلفي مانند انجام آزمايشات ژنتيك، آزمايشاتي به منظور بررسي واكنش‌هاي هورموني در صورت مواجه شدن با فشارهاي روحي و رواني يا تصويربرداري از مغز را مورد بررسي قرار داده‌اند، اما از آنجا كه اگر بخواهيم براي يك بيماري مشخص تنها يك نشانگر يا به عبارتي يك عامل را بررسي كنيم معمولا اين نشانگر خيلي ضعيف است بنابراين نتيجه به دست آمده از آن قابل اطمينان نخواهد بود، اما ويژگي‌ منحصر به فرد روش جديد اين است كه مجموعه‌اي از نشانگرهاي زيستي مختلف را به صورت همزمان مورد بررسي قرار مي‌دهد و اين نشانه‌ها در حقيقت از جمله نشانه‌هاي مرتبط با علائمي هستند كه در فرد مبتلا به افسردگي متابوليسم، سيستم ايمني، سيستم عصبي، ميزان هورمون‌هاي ترشح‌شده توسط هيپوتالاموس، غده هيپوفيز و همچنين غده‌هاي فوق‌كليوي را تحت تاثير خود قرار مي‌‌دهند. نتايج به دست آمده از آزمايشات باليني انجام شده روي صدها بيمار حاكي از آن است كه اين آزمايش خوني در بيش از 90 درصد موارد با تشخيص‌هايي كه براساس استانداردهاي طلايي سلامت ذهني انجام شده مطابقت دارد. در حال حاضر در ايالت كاليفرنيا و كارولينا از اين روش به عنوان يك روش استاندارد براي تشخيص بيماري‌هاي روحي و رواني استفاده مي‌شود كه خوشبختانه از نتايج موثري در تشويق افراد به انجام معاينات روان‌شناسي و استفاده از داروها و راهكارهايي براي كاهش شدت افسردگي در افراد برخوردار بوده است.